س. خرداد ۹ام, ۱۴۰۲

حال و هوای سالن های سینما در، طهران قدیم

1 دقیقه خوانده شده

به گزارش پایگاه خبری صدای گامبرون:
از احوالات سینماهای آن زمان نیز آن که چون آپارات هایشان کوچک و قادر به نمایش فیلم های یک سره نمی شدند،در هر بیست دقیقه یک بار جهت تعویض حلقه ی فیلم و امور مربوط،نمایش را تعطیل می کرند و چراغ های سالن روشن می گردید که این توقف یا تنفس را آنتوراک (آنتراکت) می گفتند و پس از آن بود که جهت عدم اطلاع کافی کارکنان آپارات خانه، هر چند دقیقه یک بار یا فیلم پاره شده یا دچار نواقص دیگر مثل آتش گرفتن نوار فیلم می شد که باز تماشا تعطیل می شد و چراغ ها روشن می گردید. در این مورد بود که صدای مردم در آمده و از هر صندلی سالن بانگ و نوایی بر می خاست. در هنگام نشان دادن فیلم هرگز آن آرامش، سکوت و صموت لازم مشاهده نمی گردید. از جمله بی انضباطی های تماشاچیان تخمه شکستن و چیز خوردن و تعریف کردن و توضیح دادن فیلم و توضیح خواستن، مخصوصا تعریف و تکذیب و توصیف و تشریح دیده ها از طرف آن ها که قبلا نیز فیلم را تماشا کرده بودند برای ندیده ها. همراه چرک چرک شکستن تخمه و آجیل و پرتاب پوست های آن ها به پشت گردن جلویی ها که خود این امر پیوسته موجب نزاع و سرو صداهای دیگر می گردید. داخل همه ی این احوال فرشندگان آجیل،تخمه،سیگار،سیراب شیردان، دل جگری و لیمونادی دم به دم حین نمایش فیلم، صدا بلند کرده و معرفی امتعه ی خود می پرداختند. بعد از آن کیفیت و چگونگی بود که چون هنوز صدا برای آن ها اختراع نشده بود به طور صامت روی صحنه می آمد. در موضوعات قهرمانی ، کمدی و کم و بیش داستان های مذهبی به جای صدای آن، دسته ای ساززن ضرب گیر یا موزیک چی و مزقان چی جلو پرده نشانیده فیلم موزیک دار می ساختند؛البته تطبیق آهنگ ها با حرکت ها و عوالم قهرمانان و چگونگی فیلم ها.
به این صورت که در صحنه های عشقی، در آمد و آهنگ های مربوطه، و در بزن بهادرها، دستگاه های تند و مهیج و بدین ترتیب جهت هر موضوع مقام و نغمه و گوشه و آهنگی که ارتباط داشته باشند. دیگر برای ترجمه و تفهیم فیلم یک نفر در بلندی یا بالکن و مثل آن مقابل پرده ایستاده پانوشته های فیلم را برای مردم ترجمه و تعریف می نمود که البته مترجم هم کسی جز یکی از کارکنان سینما مانند کنترل چی یا نظافت چی و مثل آن نبود که موضوع داستان را قبلا فهمیده با آمدن هر پانوشته آن را با تظاهر به این که دارای سواد خارجی می باشد، تکه تکه توصیف می نمود.

نوشته: جعفری شهر، کتاب طهران قدیم
انتخاب: سعید سیاهویی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *