ماراتون با ۱۰۰ کوسه + عکس

ماهی مرکب کانبیال، نشت زیردریایی در عمق ۴۵۰ متری و سمور ماهیان سنگی … تولید کنندگان برنامه های دریایی، داستان های زندگی و مرگ زیر آب را به اشتراک می گذارند. به گزارش پایگاه خبری صدای گامبرون گاردین به تازگی به بهانه ساخت سیاره آبی ۲ با برنامه سازان دریایی مصاحبه ای انجام داده است […]

ماهی مرکب کانبیال، نشت زیردریایی در عمق ۴۵۰ متری و سمور ماهیان سنگی … تولید کنندگان برنامه های دریایی، داستان های زندگی و مرگ زیر آب را به اشتراک می گذارند.

به گزارش پایگاه خبری صدای گامبرون

گاردین به تازگی به بهانه ساخت سیاره آبی ۲ با برنامه سازان دریایی مصاحبه ای انجام داده است که شنیدن خاطراتشان خالی از لطف نمی باشد.

Orla Doherty، تولید کننده برنامه  سیاره آبی و عمیق ما
من بیش از ۵۰۰ ساعت را ۱۰۰۰ متر زیر دریا صرف کردم –همرا با  تکنولوژی های عمق عمیق. شما نمیتوانید تمام مدت زمانی که آنجا هستید به توالت بروید، بنابراین باید آن را ۱۰ ساعت نگه دارید. شما همیشه می بایست در تماس رادیویی یاشید – زمانی که کسی آرام می شود، خوب نیست. اما من به اندازه کافی در آنجا صرف کرده ام. اکثر مردم می گویند که هرگز نمیتوانند در زیر زمین بمانند، اما این چیزها هرگز مرا مایوس نمی کند. اگر به دنبال کسی هستید که در یک زیر دریایی زندگی کند و در محوطه دریا رانندگی کند آن شخص من هستم.

۱

فقط سه انسان در اعماق دریا فرو رفته اند و کف اقیانوس را لمس کرده اند: دو نفر در دهه ۱۹۶۰، دون والش و ژاک پیکارد، و سپس جیمز کامرون. این مرز نهایی مطلق است. این خیلی مهیج است من می خواهم به سطح بعدی بروم، سپس بعد، زیرا هنوز هم خیلی زیاد نیستیم.
جالب ترین چیز در اولین غواصی ما در قطب جنوب اتفاق افتاد. این سردترین غواصی ما بود -۱٫۸C (38F) ، و ما می دانستیم که اینجا خیلی متفاوت است. سپس متوجه شدیم که آب در پایین جمع شده است. ما ۴۵۰ متر عمق داشتیم، و ۴۵ دقیقه  تا سطح فاصله. سه نفر از ما آنجا بودند – خلبان، فیلمبردار و من – و من تماس گرفتم که چه کار باید کرد.
همه چیز به ذهن شما می رسد هیچ  راهی وجود ندارد و پایان شادی در انتظار نیست. پس هر کاری که می توان باید انجام داد. ۲۰ دقیقه طول کشید تا آب خارج شد  و از ورودش جلوگیری شد. این ۲۰ دقیقه هیجان انگیز بود.
خلبان متوجه شد که یکی از ورودی ها روی یک فشار سنج کاملا ضد آب نبود. بنابراین یک نشتی بود، نه یک شکاف و یا سوراخ که می توانست شکسته باشد. خلبان پرسید که می خواهید به سطح برگردیم؟  و من گفتم: “نه، بیایید بیرون بیاییم و با کاری که هر روز انجام می دهیم روبرو شویم!” غواصی  در عمق چیز بسیار ارزشمندی است.

۲

هومبولتپ ها در دریای شیلی

آنجا مثل همه فیلم های علمی تخیلی است که تا به حال تماشا کرده اید. ما چیزهایی دیده ایم  که تا به حال هیچ کس ندیده و هرگز نمیتواند دوباره ببیند. ما همیشه می دانیم که  اعمااق اقیانوس ها  پر از بیگانگان و حیوانات عجیب و غریب با سازگاری های دیوانه وار و چشم انداز عجیب و غریب است.  ما انواع مرجان ها را دیدیم، نه در صخره های کم عمق گرمسیری. نه فقط مرجان های سفید خسته کننده، بلکه آنهایی که صورتی خیره کننده هستند، آنهایی که بنفش و آبی هستند. ما از یک هومبولتپ، ماهی مرکب،در حال حمله، تصویر گرفتیم که هیچ کس آن را پیش از این  فیلمبرداری نکرده بود. این ها هیولا های دو متری هستند، شکارچیان شدید، و ما توسط یک هزاران ماهی مرکب  احاطه شدیم. حتی اگر آنها غذای کافی نداشته باشند، آن ها به سمت تاریک می روند و وقتی غذای کافی نداشته باشند، همدیگر را می خورند.

۳

و ما فوران آتشفشان زیر آب را کشف کردیم که مانند فرود بر روی یک سیاره دیگر بود – این حباب های غول پیکر متان اندازه یک توپ بسکتبال، چیزی شبیه به یک دریای خالی بود. دانشمندان درباره این “حباب های کوچک” گاز به من گفته بودندوقتی این فیلم را به آنها نشان دادم، نمی توانستند  باور کنند. اما اکنون همه می توانند آن را ببینند.
جاناتان اسمیت، تولید کننده یک اقیانوس و صخره های مرجانی
من سالها با کوسه ها، ناروت ها و نهنگ ها کار کرده ام، اما خشونت  وحشیانه ی دریایی چیز وحشتناکی است. هنگامی که آنها را در محیط زندگیشان ببینید ، آنها بسیار پرخاشگر هستند، همدیگر را به صخره های یخی پرت می کنند و با دندان های بزرگ به یکدیگر حمله می کنند.

۴

یک روز در دریای سیاه حدود ۵۰ شیر دریایی حدود دو متر با ما فاصله داشتند. آنها بسیار پر سر و صدا بودند، و بوی آنها را حس می کردیم. ما نمی توانستیم حرکت کنیم زیرا آنها می ترسیدند. بنابراین همانطور نشستیم مثل مرده ها. فقط لنز دوربین حرکت می کرد.
ناگهان یکی از آنها عاشق دوربین ما شد. این دوربین ضد آب و ضد باد است اما هرگز مورد آزمایش قرار نگرفته است این شیر دریایی بزرگ خودش را در لنز مشاهده کرد، یکی دیگر هم آمد  جیغ کشید و جلو حرکت کرد. ناگهان دیدم که دوربین را گرفته است. فیلمبردار با سرعت رعد و برق، توانست آن را حرکت دهد، به طوری که  لنز را نگرفت ما فکر کردیم قطعا شکسته است ولی  بعدادیدیم که دو تا جای دندان کنار دوربین جامانده است.

۵

بزرگترین نگرانی من همیشه هنگام غواصی است. شما باید همیشه مراقب باشید. هیچ کس در مستند آبی سیاره II من مصدوم نشد اما یک فیلمبردار توسط یک ماهی سنگ در حال غرق شدن بود وقتی ما در تصویربرداری از یک صخره بودیم. راجر و من ماهی قرمز را دیدیم ولی یک ماهی سنگی به طور کامل در شن و ماسه پنهان شد. او انگشت خود را به شن و ماسه گذاشت تا خود را ثابت کند و بلافاصله دوربین را به من داد و ناگهان من خون را در بروی دستش دیدم. ما مجبور بودیم هر چه می توانستیم سریع بالا برویم. من تا به حال  کسی را ندیده ام که اینقدر درد داشته باشد.

۶

اگر ما در عمق ۲۰ متری بودیم نمی توانستیم تا دو ساعت به سطح برسیم و این چیزی است که شما را می کشد. خوشبختانه ما تنها ۱۰ متر پایین بودیم و دوباره خوشبختانه، ما آب جوش داشتیم و می دانستیم که سم آنها بر پایه پروتئین است، خب ما حرارت را بر روی دستش گرفتیم تا زمانی که به مرکز درمانی برسیم. حتی با این “درمان فوری”، انگشتش چند هفته بود سیاه شده بود.
Yoland Bosiger، محقق برنامه دریاهای سبز
یکی از موجودات باور نکردنی بود که به اندازه کافی خوش شانس بودم که دیدم ماهی دریایی غول پیکر است که صدها هزار تن از آن ها در  جنوب استرالیا جمع شده بودند. نرها استراتژی های مختلفی برای جذب ماده ها دارند.. این یک تجربه شگفت انگیز بود – مانند تماشای اپرا صابون زیر آب.
وقتی چهار ساعت در عمق آب هستید، کاملا سرد می شوید. در انتهای هر شیرجه، من کاملا بی حس می شدم. اغلب آنها مجبور بودند که من را به قایق برسانند، زیرا اندامهای من از کار می افتادند. ما از پوششی به نام drysuit استفاده میکنیم که که آب وارد آن نمی شود و شما تا حد امکان گرم هستید. اما اگر احتاج به دستشویی داشته باشید، کمی مشکل ایجاد می شود. من جدیدا از  پوشک بزرگسالان استفاده می کنم که زیاد جالب نیست!

۷

مایلز بارتون، تولید کننده برنامه سواحل
ما حداقل در ۱۲ کشور، از سیشل تا برزیل، استرالیا به نروژ فیلمبرداری کردیم، اما برای من یک اتفاق خارق العاده در یک جزیره در اقیانوس آرام به نام گوام  افتاد – ما حداقل از ۱۸ ساعت پرواز برای رسیدن به  آنجا صحبت می کنیم – فیلمبرداری از یک ماهی کوچک که تمام زندگی بالغ خود را بر روی زمین می گذارد. این یک ماهی است که از آب متنفر است.

۸

                          ماهی که از آب متنفر است

فیلمبردار ما، راد کلارک، که متخصص در فیلمبرداری چیزهای کوچک است، تا کمر در آب بود، امواج در اطراف او فرود می آمدند، با یک دوربین ۴۰ هزار پوندی که تنها یک کیسه پلاستیکی در بالای صفحه قرار داشت. من مرتب  فریاد می زدم “موج” و او را بالا می بردم، دوربین را می گرفتم و آن را بالای سرش می چرخاندم. این یک وضعیت پوچ بود، انگار که با سطل آب به او می پاشیدند.
Blennie ها از جلبک ها تغذیه می کنند، و شما نمی توانید ببینید که آنها چگونه حرکت می کنند، مگر اینکه با حرکت خیلی کند فیلم بگیرید. آنها یک سبک کاملا متفاوت از حرکت به هر حیوان دیگری دارند: به جای پیاده روی و یا استفاده از هر گونه اندام، دم خود را دور  یک سنگ می پیچند و مانند یک موشک  کوچک پرواز می کنند.
هیچ کس از آن ها پیش از این فیلم برداری نکرده بود – زیرا خیلی دشوار است. این روزها خیلی نادر است که از چیزی  فیلم برداری کنی  که هرگز قبلا نشان داده نشده است، اما خوشبختانه هنوز هم اتفاق می افتد.

۹

ما سه هفته آنجا بودیم و تقریبا مایوس شده بودیم. چند روز هیچ اتفاقی نیوفتاد و  ما جزر و مد داشتیم. این خیلی ناامید کننده است هنگامی که Blennies در برابر شما پرواز می کنند ولی شما نمی توانید آن را با چشم غیر مسلح ببینید، بنابراین گاهی اوقات شما فکر می کنید که شما هیچ چیز در تمام طول روز نگرفته اید اما پس از بررسی فیلم، چیزی دیدنی و جذاب پیدا می کنید. در یک لحظه شگفت انگیز، تمام ماهی ها  پرش می کنند، سپس یک  مکث وجود دارد و پس از آن آخرین ماهی  پرواز می کند و وارد صفحه نمایش می شود. برای من، نشان دادن  یک ماهی کوچک به مردم که چیز خاصی را به خود اختصاص داده است، بسیار رضایت بخش است.
راشل باتلر، دستیار تولید کننده برنامه در اقیانوس و صخره های مرجانی
ما ۳۰ متر زیر آب  در کوسه دارترین صخره  جهان قرار داشتیم، کلاه ایمنی و زره بدن پوشیده بودیم، ناگهان که یک توده انبوه ازکوسه های غواصی که حدود ۷۰۰ نفر بودند، در برابر جریان های چرخشی به سمت  ما آمدند. این صخره ها  در آب های نواحی پلینزی فرانسه بود. در بالای قایق ما، افرادی با وسایل تورنیکت و دستگاه انعقاد خون آماده بودند. یک نفر در هفته گذشته  در این صخره ها جان سپرده بود  آنها به صورت انفرادی به غواصی آمده بودند.

۱۰

                                                 a coral grouper fish

هدف ما این بود که از ماهی های  coral groupe که  برای تخم ریزی در صخره های مرمر جمع شده بودند فیلم بگیریم.  ۲۰،۰۰۰ تا از آن ها وجود داشت و تعداد زیادی از شکارچیان مخصوصا کوسه های صخره ای به آن جا  جذب می شوند. این ها موجودات بسیار شبیه هستند که حدود دو متر طول دارند. آنها مانند سفید پوستان شبیه نیستند، اما می توانند مهاجم باشند – و ۳۰۰ دندان بسیار سخت دارند.
روزها کوسه ها نسبتا خوشایند هستند. آنها به صخره ها می آیند تا از انگل ها تمیز شوند. اما شب، کاملا متفاوت هستند: آنها شکار می کنند. از شانس ما تخم ریزی در شب اتفاق می افتاد و من گفتم ” من امشب باید فیلم بگیرم” خوشبختانه هوا مهتابی بود و ما احتیاج به نور اضافه نداشتیم.
به دلایل بسیاری یک تجربه دلهره آور بود. کوسه ها حس ششم دارند: مراقبت های الکتریکی در اطراف ماهیان آنها بسیار حساس است و می تواند کمترین محرک الکتریکی را مثل ضربان قلب ماهی – یا یک انسان را تشخیص دهند. اگر هرکدام از کارکنان من مورد حمله قرار می گرفت، می توانست فاجعه بار باشد، زیرا اینجا نقطه ای بسیار دور بود. ما ۶ ساعت از کمک های پزشکی مناسب فاصله داشتیم.
کوسه ها به گروه های کنار صخره سریع حمله کردند. ما مجبور به استفاده از دوربین های با سرعت بالا بودیم – شما به سختی می توانید آن را با چشم غیر مسلح ببینید. فقط زمانی که  فیلم را پخش کردیم، ما واقعا سرعت آن ها را درک کردیم. تماشایش بسیار سخت بود .
باید به آن ها نزدیک می شدیم، ما از تجهیزاتی استفاده می کردیم که زیر آب  تا چهار ساعت باقی بمانیم و حباب های مزاحم ایجاد نشود. یک کوسه به اندازه یک مژه زدن بر روی مچ دست من لغزید. پوست آنها در واقع از دندان ساخته شده است، دندان های توسعه یافته، مانند کاغذ سمباده.

۱۱

من دروغ نمی گویم – حیرت زده شدم، هر چند که من به عنوان یک زیست شناس دریایی می دانستم که چه چیزی در انتظارم است. حتی اگر یک کوسه بوی خون انسان را شنیده بود، بعید است که باعث ایجاد دیوانگی در آن ها نشود. “آنها ماهی ها را دوست دارند، نه ما را”. این ها جملاتی بود که می توانست من را متقاعد کند.
این یک نگرانی بزرگ بود. وقتی به سطح آمدیم فیلمبردار به من گفت: “این مانند تلاش برای اجرای یک ماراتن با ۱۰۰ کوسه  بود.” شخصا بیشترین زمانی که در عمرم ترسیدم  بود:” جزایر گالاپاگوس” بود وقتی که یک پلیکان در چادر من بود. واقعا ترسناک بود “به من هروز کوسه بدهید ولی پلیکان نه”.