نقش موزه ها در رفع نیازهای فرهنگی و اجتماعی

در نشستی با موضوع ‘موزه به مثابه فضای چند وجهی’ که با حضور کارشناسان این حوزه در خانه وارطان برگزار شد، نقش موزه ها در آگاهی بخشی و همچنین رفع نیازهای فرهنگی و اجتماعی جامعه مورد بررسی قرار گرفت. به گزارش پایگاه خبری صدای گامبرون در این نشست که با همکاری فصلنامه گیلگمش برگزار شد،زهره […]

در نشستی با موضوع ‘موزه به مثابه فضای چند وجهی’ که با حضور کارشناسان این حوزه در خانه وارطان برگزار شد، نقش موزه ها در آگاهی بخشی و همچنین رفع نیازهای فرهنگی و اجتماعی جامعه مورد بررسی قرار گرفت.

به گزارش پایگاه خبری صدای گامبرون در این نشست که با همکاری فصلنامه گیلگمش برگزار شد،زهره انواری، استاد مردم‌شناسی دانشگاه تهران، رضا دبیری‌نژاد، مدیر موزه ملک و آرش نورآقایی رئیس شورای سیاست گذاری فصلنامه گیلگمش به بیان نظرات و دیدگاه های خود درخصوص موزه پرداختند.

*رفع نیازهای فرهنگی، اجتماعی به کمک موزه
زهره انواری در سخنان خود با نگاهی به تاریخ موزه‌داری در جهان، گفت: موزه‌ها از انقلاب‌های اروپا به این شکل درآمدند و در انقلاب فرانسه بود که پس از مرگ لویی، درهای موزه لوور که آن زمان کاخ سلطنتی بود گشوده شد و آن را با همه اشیای درونش به مردم نشان دادند.
استاد مردم شناسی دانشگاه تهران در تعریف موزه، افزود: امروزه موزه موسسه‌ای غیرانتفاعی و خصوصی است که در اختیار مردم قرار می‌گیرد اما در آن باید فضای پژوهش، مطالعه و آموزش نیز فراهم باشد. حتی باید فضایی برای گذراندن اوقات فراغت نیز باشد که مخاطب را به خود جلب کند.
به گفته انواری، موزه در گذشته، برای کلکسیون داران، سرمایه اقتصادی بود اما امروز یکی از سرمایه فرهنگی و اجتماعی است، پس باید در راستای پر کردن نیازهای فرهنگی، اجتماعی پیش برود.

* موزه باید کنشگر اجتماعی باشد
رضا دبیری‌نژاد، مدیر موزه ملک به عنوان دیگر سخنران این نشست با اعلام این که موزه تعریف مشخصی ندارد،گفت: تعریف کلی موزه تنها ۵ کارکرد و ۳ عدد است، باید دقت کنیم که از سال ۱۹۵۰ تا امروز ده‌ها بار تعریف موزه‌ها تغییر کرده و حتی انجمن موزه بعضی کشورها، درباره موزه تعریف ملی ارائه می‌دهند و به طور کلی نمی‌توان با تعریف جهان شمول به موزه نگاه کرد.
دبیری نژاد ادامه داد: موزه های دیجیتال باید روشمند و هدفمند باشند، نمی توان با هزینه های زیاد و برنامه های کلی، یک مجموعه را به راه انداخت و نامش را موزه گذاشت آن طور که نمونه اش را در موزه دفاع مقدس می‌بینیم.
مدیر موزه ملک خاطرنشان کرد: در برابر این خانه،موزه بتهوون که یک مجموعه شخصی است، در میان یک کمپلکس فرهنگی قرار گرفته است، کافه، فروشگاه کتاب، گل فروشی و چیزهای دیگر است در میان آن ها صفحات موسیقی، دستگاه های گرامافون و وسایل موسیقی هم به نمایش درآمده است.
وی افزود: این سلیقه مخاطب است که به بتهوون بیشتر سر می زند تا موزه های دیگر و نمی توانیم بگوییم چرا، چون هر موزه مخاطب خود را دارد، همه قرار نیست یک گونه فیلم تماشا کنند.
دبیری نژاد ادامه داد: ما در بازار فرهنگی به دنبال هایپرمارکتی عمل کردن نیستیم، رفتار امروز ما که فکر می کنیم مخاطب بیشتر یعنی موفقیت، مشکل بزرگی دارد، در نوروز ۸ هزار نفر به کاخ گلستان سر می زنند، آیینه کاری ها کنده می شود، در اتاق ها را می بندند که آسیب کمتر شود، در این سیستم دیگر ارتباطی برقرار نمی شود، اثرگذاری موزه، یعنی دیده شدن و تعامل با مخاطب.
این کارشناس موزه داری تاکید کرد: موزه اگر قرار است پویا،اثربخش و کنشگر اجتماعی باشد باید مغز داشته باشد، نباید ساکن باشد، باید رویدادمحور باشد، نباید صرفا موزه باشد. این کارها موزه را کنشگر می کند. این‌گونه من مخاطب، با شبکه های اجتماعی خود، با دنبال کردن، پیام دادن و ارائه تصویر، روایت گر موزه هستم و رابطه با آن را سیال و پویا می کنم.

*جایگاه موزه در ایران تبیین نشده است
آرش نورآقایی رئیس شورای سیاست گذاری فصلنامه گیلگمش نیز با اشاره به تغییر نگاه فرهنگی به موزه‌ها گفت: من موزه ها را معابد هزاره سوم معرفی کرده ام چون وقتی به دیدار اشیا می رویم مانند زائران روی آنها تمرکز می‌کنیم.
نورآقایی افزود: امروز موزه ها رابطه ایجاد می کنند اما فضای فرهنگی شهری به سمتی رفته است که خیابان بیشتر و موزه کمتر داشته باشیم. البته این یک تئوری است و از آن دور هستیم.
وی ادامه داد: این که مخاطب به موزه برود به این که موزه‌ها چقدر خوب باشند مربوط نیست، به آن جامعه مربوط است. من در موزه لوور دیده ام که گردشگران ایرانی پس از دیدن بخش های ایران و تابلوی مونالیزا دیگر انگیزه ای برای ادامه دادن ندارند و عطش‌شان به پایان می رسد.
‘البته این فقط مرتبط به ما هم نیست، تقریبا بیشتر بازدید کننده های لوور پس از عکس گرفتن با هرم موزه و چند شی مهم برای شبکه های مجازی شان، دیگر ذوقی ندارند‌. اساسا در موزه ها و در مسائل فرهنگی، مردم به چیزهایی متوسل می شوند که پز بدهند، امتیاز اجتماعی بگیرند و خود را فرهیخته نشان بدهند’.
نورآقایی، ارتباط بین مخاطب و موزه را از مهمترین عوامل رشد فرهنگی دانست و ادامه داد: در همه جهان موزه ها ما را با جهان ارتباط می دهد، نمونه آن موزه آکروپلیس، شما وقتی وارد موزه می شوید، زیر پای شما سطحی شیشه ای است که اشیای آکروپلیس را در آن می توانید ببینید، وقتی هم در انتها به کافی شاپ موزه می رسید، با یک چرخش ۹۰ درجه ای رو به روی شما آکروپلیس است، در حقیقت وقتی قهوه را می‌نوشید، آکروپلیس را سر کشیده‌اید.
نورآقایی سخنانش را این گونه به پایان برد: در واقع ما موزه را در ایران حتی تبیین نکرده ایم که به نقد آن برسیم و بگوییم چقدر مناسب حال ماست. این آسیبی جدی است. وی یادآور شد: ما کشوری معرفتی داریم، هنوز هم واژه معرفت از واژه های مهم ادبیات ماست اما موزه های ما معرفت شناسانه نیست، هیچ ویژگی شناختی وجود ندارد. به اعتقاد نور آقایی، «تنها موزه معرفتی در ایران، شاید موزه ملی است که هم آجرهای آن و هم ساختمان شبیه طاق کسری، معنای آن را بهتر نشان می دهد اما نبود معرفت شناسی، مهم ترین دلیل استقبال نشدن از موزه در جامعه ماست».
در پایان این نشست همچنین از شماره پنجم نسخه انگلیسی، گیلگمش با موضوع موزه‌های ایرانی نیز رونمایی شد.