گفتگو با روبر برسون

به گزارش پایگاه خبری صدای گامبرون: گفتگوی زیر به سال ۱۹۶۲ در جشنواره انجام شده. یان کامرون: با توجه به این که فیلم های متعددی درباره ی ژاندارک ساخته شده، چه شد که شما هم تصمیم گرفتید فیلمی در این زمینه بسازید؟ روبر برسون: می خواستم شخصیت واقعی و بی واسطه ی او را به […]

به گزارش پایگاه خبری صدای گامبرون:
گفتگوی زیر به سال ۱۹۶۲ در جشنواره
انجام شده.

یان کامرون: با توجه به این که فیلم های متعددی درباره ی ژاندارک ساخته شده،
چه شد که شما هم تصمیم گرفتید فیلمی در این زمینه بسازید؟

روبر برسون: می خواستم شخصیت واقعی و بی واسطه ی او را به نمایش بگذارم.

کامرون: از ساختن این فیلم چه هدفی را دنبال می کردید؟ آیا می خواستید تاریخ را به تصویر بکشید؟

برسون: یکی از مزیتهای سینما آن است که
می توان پدیده ها را از گذشته به حال منتقل کرد، بی آنکه لزوما از سبک فیلم های تاریخی_ به مفهوم کلی آن_متعابت نمود. تصور می کنم تنها راه ارتباط مزدم از طریق شخصیت های تاریخی آن است که آنها را طوری به تصویر بکشیم که انگار در زمان حاضر با ما به سر می برند. هدف اصلی من نیز در فیلم همین بود.

کامرون: شما هرگز ژان را در یک نما همراه با مدعیان نشان نمی دهید. چرا؟

برسون: نخست آنکه قادر به این کار نبودم. تزیینات صحنه، نشان دادن آنها را در یک نما غیر ممکن می ساخت؛ اما اعتقاد من بر این است که وجود چنین موانعی در صحنه لازم و ضروری است. من خود بدون آنها کارایی چندانی ندارم. در ضمن اگر چنین مشکلاتی هم وجود نداشت، چه بسا ژان و مدعیان او را باز هم به همان طریق نشان می دادم. در فیلم برداری از افراد_ آن گاه که می خواهیم به مکنونات درونی آنها دست یابیم_ تنها یک راه وجود دارد: فیلم برداری از نزدیک و از جلوی آنها.

کامرون: شما در غالب موارد، ژان و مستنطق هر دو را در یک زمینه ی واحد، مثلا روشن یا تاریک، قرار می دهید.

برسون: اگر جز این باشد باعث ایجاد نوعی شوک در چشم می شود،…. نمی توان یک ننا را با زمینه ی سفید و به دنبال آن نمای بعدی را با زمینه ی سیاه نشان داد.

کامرون:فیلم برداری به شیوه ای که هر شخصیتی در فصول (سکانس های) مختلف محاکمه در نمای خاص خود ظاهر می شود، احساس تضاد و کشمکش بین ژان و قضات را القا نمی کند، بلکه بیشتر مراسمی را تداعی می نماید که تمامی حاضرین یک به یک نقشی را بر عهده گرفته اند، ایفا می کنند.

برسون:با شما موافق نیستم. در نظر من تنها مبارزه بین اسقف «کاچون» و ژان در جریان است. از ابتدا تا انتها، انگلیسی ها و کشیشان فقط شاهدان ماجرا هستند و بس.

کامرون: شما اجازه نداده اید فیلم _ دست کم به معنای معمول کلمه_ صورت درام به خود بگیرد.

برسون: هدف من القای پدیده های عینی و احساسات، هر دو بوده است.

کامرون: شما از تماشاگران انتظار دارید چگونه فیلم شما را درک کنند؟

برسون: نه با مغز و قدرت منطقشان بلکه با ظرفیت و توان احساسی و عاطفیشان.

کامرون: گویا از آنها انتظار دارید از موضوعات محاکمه آگاه باشند و به همسن دلیل در مورد شرکت کنندگان در دادگاه توضیحی نمی دهید. این طور نیست؟

برسون: من هرگز چیزی را_ آن طور که در تئاتر معمول است_ توضیح نمی دهم.