رئالیسم شهیدثالث
1 دقیقه خوانده شده
پایگاه خبری صدای گامبرون
در دورهای که همهی کنشها، از کنش حاکمیت در راستای احیای تمدن بزرگ و تبدیل ایران به پنجمین اقتصاد بزرگ جهان گرفته تا کنشهای مخالفخوانانه چه در وجه فردی و چه در وجه گروهی، چه در قالب اسلام و چه در قالب مارکسیسم، همگی در اوج دراماتیک بودن خود بهسر میدردند، شهیدثالث با تکیه بر سبکی مینیمالیستی، مشاهده گر، بدون هیچ تلاشی برای روانکاوی شخصیتها یا قضاوتشان، به رئالیسمی دست مییابد که با تعریف رایج این مفهوم در ایران بهکل متفاوت است. عموماً رئالیسم در ایران به فیلمهایی اتلاق میشود که باید آینهای از وضع موجود باشند. به همین علت فیلم رئالیستی در گفتمان انتقادی در ایران، فیلمی است اجتماعی که صادقانه و وفادارانه، ناهنجاریها و معضلات اجتماعی را بهتصویر میکشد. اما رئالیسم مجموعهای از قواعد فرمال است که سعی میکند موضعی بیغرض به موضوع داشته باشد تا بتواند به درون هستی واقعی پدیدههایی که ضبط میکند، نفوذ کند و آن را بشکافد. رئالیسم بیشتر به معنای نفوذ به پدیدهها و واقعیتهای روزمره و نحوهی بازنمایی و اجرای آن است. یعنی قائل بودن به یک زاویه دید به ظاهر آبجکتیوی که همهی نماها به یک معنا، محصول آن زاویه دید و گزینش اولیه و فرادستانهای باشد که کارگردان انتخاب کرده است. به همین علت، رئالیسم تنها آن چیزی که به تصویر در میآید نیست و بنابراین تعریف محتوازدهی رئالیسم در ایران، تعریفی عقبافتاده و ارتجاعی است. اما رئالیسم شهیدثالث، نه مطابق تعریف رایج این مفهوم در ایران، بلکه یک انتخاب فرمال و استتیکی است. این آن رئالیسمی نیست که رسالتش در حکم آینهای در مقابل اجتماع، بازنمایی واقعیتهای عموماً تلخ آن باشد، بلکه انتزاعی است که در صورت به تصویر کشیده شدن، آن آینهی مقابل اجتماع را خدشهدار میکند، چارچوب حاکم عرصهی نمادین را ویران میکند و همهی مختصاتی که جامعه برای او تدارک دیده است را پس میزند.» |نویسنده: تیم سینمانیا